بیایید این چند گزاره را با هم مرور کنیم:
🔰تبلیغات رقابتی در دنیا چیز جدیدی نیست و حتی تا حدودی به ترند هم تبدیل شده.
🔰 نمونه های زیادی از این دست تبلیغات رقابتی، چه در سطح جهانی و چه در سطح داخلی وجود داره و احتمالا “آزمایش ثابت کرد که ارج بهتر است” رو به خاطر داریم.
🔰 صنعت لوازم خانگی در کشور بواسطه محدودیت های ایجاد شده برای برندهای خارجی، با رقابت شدیدی بین برندهای داخلی همراه شده است.
🔰 کلور در کمپین تبلیغاتی اخیر خود از ساب تایتل “نیازی به انتخاب نیست” استفاده کرده است.
🔰در تبلیغات رقابتی، چیزی که بیش از همه اهمیت دارد، نخست، اجرای کمپین های رقابتی بین شرکت های حاضر در یک لیگ (مثلا رتبه ۱ و ۲ در بین بازیگران اصلی بازار و یا رتبه های نزدیک در بین بازیگران دسته ۲ یا دسته ۳) و سپس طراحی پیام رقابتی به شیوه ای متناسب با توانایی های شرکت مجری و شرکت رقیب هم لیگ و فراخواندن مخاطب به مواجهه با پیام تبلیغاتی رقابتی و واداشتن وی به تفکر در خصوص پیام رقابتی و درگیر کردنش در تحلیل و ارزیابی و به نتیجه رساندن مقایسه به نفع شرکت مجری تبلیغات رقابتی است.
🔰 در کنار همه اینها مهم است که تبلیغ رقابتی، در کنار همه تلاشی که برای طراحی پیام و اجرای آن به کار می رود، این حس را به مخاطبان (چه مخاطبان هدف و چه بازیگران صنعت) منتقل نسازد که فلان مجموعه بواسطه چنین اقدامی درصدد توجه خریدن است و مصداق لطیفه ی “من و ابی و داریوش رو کجا می برید” نشود …
📌 با این توضیحات:
به نظر شما هدف کلور از اجرای این تبلیغ رقابتی در چنین سطحی و چنین طعنه ای به گروه انتخاب چه بوده؟
📍 تلاش برای به تفکر واداشتن مخاطبان هدف به قراردهی کلور در لیست گزینه های ارزیابی و سهم گیری از تصمیم خرید مشتریان (که البته به خاطر تاکید کم تبلیغ روی این پیام، چندان محقق نمی شود)
📍 تجربه هیجان طعنه زدن به یکی از بازیگران لیگ اصلی، بدون در نظر گرفتن ایجاد تنشی بدون دستاورد بین بازیگران صنعت
📍 ترغیب فعالان مارکتینگ و تبلیغات به انتشار پست و بر سر زبان ها افتادن
📍 بدون هدف جدی استراتژیک از سوی برند و صرفا تحت تاثیر هیجانات القایی آژانس تبلیغاتی، بدون اطلاع از پیامدها و نقدها
📍 و یا چه؟
با هم خردمندتریم 🍀 | hamkherad.com