برند محترم پگاه اخیرا محصول جدیدی را تحت عنوان پنیر کره ای روانه بازار کرده و معرفی محصول خود در راند نخست کمپین محیطی به مخاطبان نسل Z معطوف کرده است (بر اساس کپی ها و ویژوال های کمپین مورد نظر).
ضمن آرزوی موفقیت برای برند پگاه و با توجه به این که برندهای متعددی، مستمرا در طول زمان درگیر شناسایی و ارزیابی فرصت های عرضه محصولات جدید به بازار و تصمیمات مربوط به چگونگی عرضه اونها به بازار هستند، مرور این مورد (البته در قالب ذهن خوانی و نه الزاما بر اساس واقعیات) احتمالا خالی از لطف نیست. بر همین اساس، در ادامه، مراحل محتمل رسیدن به تصمیم رو به طور خلاصه عرض کرده ام:
- انگیزه های محتمل عرضه محصول جدید:
حفظ یا افزایش سهم بازار | عقب نماندن از فضای رقابت | وجود ظرفیت خالی تولید و تلاش برای استفاده بهینه از ظرفیت | و …
- شیوه های محتمل ایده یابی:
افراد خبره | کارکنان شرکت | فروشندگان و اعضای زنجیره توزیع | مشتریان | بررسی عملکرد برندهای خارجی | رصد شبکه های اجتماعی | و …
- شیوه های محتمل ارزیابی ایده:
مصاحبه با افراد خبره | مصاحبه با مشتریان | مشاهده رفتار مشتریان در هنگام صرف صبحانه | توزیع پرسشنامه آنلاین و حضوری | بررسی و تحلیل محتوای شبکه های اجتماعی | سمپلینگ محصول در محیط آزمایش | تست محدود بازار | بررسی عملکرد محصولات مشابه رقبای خارجی (و احتمالا داخلی) در بازار و …
- دلایل محتمل انتخاب نسل Z برای شروع تبلیغات:
تراکم بیشتر مخاطبان و مشتریان بالقوه محصول در بین نسل Z | تلقی تاثیر نسل Z در معرفی دهان به دهان و ایجاد موج های بعدی از طریق نسل Z برای معرفی محصول به سایر رده های سنی | تصمیم به بازطراحی جایگاه برند و محصولات، متناسب با پایه های هرم سنی و سرمایه گذاری برند برای آینده |
البته که این مراحل، صرفا مدل شماتیکی از اتفاقات رایج در جریان تصمیمات اینچنینی هستند و تعداد مراحل و همینطور اجزای مراحل لزوما محدود به همین ها نیست.
نظر شما چیست؟
مراحل و گزینه های محتمل هر یک از مراحل این فرایند رو چطور کامل می کنید؟
نظر خود شما در ارتباط با این محصول جدید چیست؟ چقدر با رفتار مصرفی اطرافیان در ترکیب پنیر و کره مواجه بوده اید؟
با هم خردمندتریم | Hamkherad.com
#پگاه #محصول_جدید #کمپین #تبلیغات #تحقیقات_بازار #برند